11 اسفند سال 1366 را خوب به خاطر داریم .
روز آغاز بودن .......
و چه روزی بود آن روز! روزهای موشک باران تهران و چه زیبا پدر تو را هم نام خود و دوست و برادر شهیدش محمدرضا لقب داد. آن زمان که هنوز ساعتی از تولدت نگذشته بود و شیشه های بیمارستان بر اثر بمباران فرو ریخت و تقدیر الهی بر آن شد که باشی و افسوس.....
چه زود بال پرواز گشودی و چه سبکبال به پرواز درآمدی. و امروز که بیست و اندی از آن سال ها می گذرد تو نیستی و نبودنت دردی است که درمان ندارد. تو نیستی تا شمعی دیگر را خاموش کنی و ما امروز در سالروز تولدت بر سر مزارت جمع شدیم و شمع روشن می کنیم تا در نبودت باد آن را خاموش کند به یاد تو. شاید مرحمی باشد بر دل داغ دیده مان.
روحت شاد, یادت گرامی
" تولدت مبارک محمدرضا "